farimah ijadi

  جواب سوال اول:

روش علمي يکي از معتبرترين روش هاي علمي است که به عقيده ي "کرلينجر" : "بررسي منظم ،کنترل شده ،تجربي ، انتقادي قضاياي فرضي درباره ي رابطه ي احتمالي پديده هاست!" روش علمي داراي ويژگي هاي  مهي است که وجه تمايز آن با ساير روش ها بخصوص روش تجربه است:

1. منظم و کنترل شده  و مبتني بر الگوي استدلال استقرايي- قياسي است

2. تجربي  است= عقايد ذهني را در برابر واقعيات عيني قرار مي دهد  و دانشمندان را وا ميدارد تا همواره عقايدشان را در معرض بررسي و آزمون قرار دهند.

3. خود اصلاح گر است = به عقيده ي "مولي": " اين ويژگي است که مهمترين جنبه ي علم است و باعث مي شود که همواره نتايج علمي مورد تجديد و بررسي قرار بگيرند".

4. داراي مکانيسم هايي است که تا حد امکان دانشمندان را از ارتکاب خطا مصون نگه مي دارد 

5. اين روش ترکيبي است از تجربه و و استدلال  و به همين دليل موفق ترين روش براي کشف حقيقت است!

6. مزيت عمده ي اين روش عينيت است. و  پيرس معتقد است که معتبرترين روش دانستن است.

7. کوهن  نيز معتقد است که :" دو ويژگي مهم روش علمي است

1) امساک گري=براي تبيين يک پديده بايد از تبيين هاي پيچيده  صرف نظر کرد و تا حد امکان واضح و روشن بيان کرد.

2) اصل عموميت= که بدان کليت يا تعميم پيري نيز مي گويند بيان مي کند که دانشمندان خواهان تعميم يافته ي خود به ساير حوزه ها هستند.


  مراحل روش علمي:

1. بيان موضوع : موضوع بايد                     واضح و روشن     

                                                       محدود

2. بيان اهداف                 جزئي

                                                        کلي

3. بيان فرضيه و سوالات

4. انتخاب روش تحقيق

5. انتخاب ابزار گرد آوري

6. نتيجه گيري و گزارش


? البته شايان ذکر است که  نوع متغيير ها هم بايد مشخص شود که به عقيده برخي از صاحب نظران شناسايي انواع متغييرها  پس از بيان مسئله است و برخي ديگر مي گويند که شناخت متغييرها در تمام مراحل تحقيق الزامي است.



فريماه سادات ايجادي

.................................................................

Fahmin Koohi

به نام خدا


پاسخ تکليف اول:

فرق روش علمي باسايرروشهاي شناخت چيست؟ روش علمي داراي دومزيت است که انراازسايرروشهاي شناخت متمايزميکند:1:فردمي تواندبه وسيله حواس خود انراتجربه کنديعني استدلال استقرايي که دران فردازجزبه کل ميرسد2:برپايه قدرت تفکراستواراست وفرض بنيادي ان اين است که عقل قادربه شناخت همه ي پديده ها است يعني استدلال قياسي که دران فردازکل به جز ميرسد.

مراحل روش علمي:

1:طرح سوال2:تهيه وتنظيم فرضيه3:برسي منابع وماخذ4:انتخاب يک طرح تحقيقي مناسب5:جمع اوري اطلاعات6:طبقه بندي وتجزيه وتحليل اطلاعات7:نتيجه گيري8:تهيه گزارش تحقيقي

نام ونام خانوادگي:فهمين کوهي

...................................................................

Zoha Fvd

جواب سوال اول:

روش علمي يکي از معتبرترين روش هاي علمي است که به عقيده ي "کرلينجر" : "بررسي منظم ،کنترل شده ،تجربي ، انتقادي قضاياي فرضي درباره ي رابطه ي احتمالي پديده هاست!" روش علمي داراي ويژگي هاي  مهي است که وجه تمايز آن با ساير روش ها بخصوص روش تجربه است:

1.

منظم و کنترل شده  و مبتني بر الگوي استدلال استقرايي- قياسي است

2.

تجربي  است= عقايد ذهني را در برابر واقعيات عيني قرار مي دهد  و دانشمندان را وا ميدارد تا همواره عقايدشان را در معرض بررسي و آزمون قرار دهند.

3.

خود اصلاح گر است = به عقيده ي "مولي": " اين ويژگي است که مهمترين جنبه ي علم است و باعث مي شود که همواره نتايج علمي مورد تجديد و بررسي قرار بگيرند".

4.

داراي مکانيسم هايي است که تا حد امکان دانشمندان را از ارتکاب خطا مصون نگه مي دارد

5.

اين روش ترکيبي است از تجربه و و استدلال  و به همين دليل موفق ترين روش براي کشف حقيقت است!

6.

مزيت عمده ي اين روش عينيت است. و  پيرس معتقد است که معتبرترين روش دانستن است.

7.

کوهن  نيز معتقد است که :" دو ويژگي مهم روش علمي است

1)

امساک گري=براي تبيين يک پديده بايد از تبيين هاي پيچيده  صرف نظر کرد و تا حد امکان واضح و روشن بيان کرد.

2)

اصل عموميت= که بدان کليت يا تعميم پيري نيز مي گويند بيان مي کند که دانشمندان خواهان تعميم يافته ي خود به ساير حوزه ها هستند.

 

?

مراحل روش علمي:

1.

بيان موضوع : موضوع بايد                     واضح و روشن    

                                                      محدود

2.

بيان اهداف                 جزئي

                                                       کلي

3.

بيان فرضيه و سوالات

4.

انتخاب روش تحقيق

5.

انتخاب ابزار گرد آوري

6.

نتيجه گيري و گزارش

 

?

البته شايان ذکر است که  نوع متغيير ها هم بايد مشخص شود که به عقيده برخي از صاحب نظران شناسايي انواع متغييرها  پس از بيان مسئله است و برخي ديگر مي گويند که شناخت متغييرها در تمام مراحل تحقيق الزامي است.

...........................................................

Elahe Ahmadi

به نام او


روش علمي با ساير روش هاي شناخت تفاوت چنداني ندارد فقط ويژگي هاي روش علمي ؛ ان را ساير روش هاي شناخت متمايز ميکند.

روش علمي معتبر ترين روش دانستن است ؛مزيت عمده اين روش عينيت است.اين روش؛روش شفاف و روشن است به طوريکه در هر زمان و هر مکان و توسط هرکس ميتواند انجام شود و مورد آزمايش قرار گيرد. اين روش به طوري است که ميتواند مورد بحث قرار گيرد.

ويژگي اصلي ديگر اين روش قابل تکرار و مشاهده پذير بودن اين روش است. 

در کل جبرگرايي و اکتشاف پذيري ،عينيت و تکرار ،نتايج مبتني بر داده ها و سوالات تجربي از ويژگي هاي روش علمي محسوب ميشود.

مراحل عمده ي روش علمي به شرح زير است :

1 ـ پي بردن به مسأله

2 ـ جستجوي پيشينه

3 ـ تدوين فرضيه

4 ـ مشاهده و آزمون فرضيه

5 ـ پذيرش رد يا تعديل کردن فرضيه

.......................................................................

علي تراب

آشنايي با مراحل تحقيق‏: انتخاب موضوع و شناسيايي منابع

 فرآيند تحقيق داراي مراحل مختلفي به شرح  زير است:

1. انتخاب موضوع

2. شناسايي منابع

3. تدوين طرح تحقيق

4. جمع آوري اطلاعات

5. دسته بندي، تحليل و پردازش اطلاعات

6. جمع بندي و نتيجه گيري

7. تدوين گزارش تحقيق (به صورت رساله تحصيلي با مقاله علمي)

در اين قسمت ، به تدريج هريک از اين مراحل تشريح خواهند شد.


1.    انتخاب موضوع

 اولين مرحله تحقيق احساس وجود يک مشکل يا مواجه شدن با يک سوال است. در اينجاست که موضوع تحقيق شکل مى‏ گيرد؛ به عبارت ديگر حوزه‏اى که بايد تحقيق در آن انجام شود مشخص مى‏ گردد. در انتخاب موضوع تحقيق بايد نکات مختلفي را مورد توجه قرار داد:

1. موضوع تحقيق مورد علاقه محقق باشد و نسبت به آن احاطه علمى داشته باشد.

2. موضوع داراى اهميت و ضرورت بوده و مشکلى را از ميان بردارد.

3. دامنه موضوع محدود بوده و حد و مرز مشخصى داشته باشد.

4. موضوع تحقيق از نظر فراهم بودن شرايط و امکانات، تحقيق پذير باشد.

5. موضوع تکرارى نباشد يعنى در مورد آن تحقيق کاملي انجام نشده باشند.

6. موضوع از نظر ارزشى بايد خنثى باشد يعنى نشان دهنده قضاوت شخصى محقق نباشد.

7. موضوع همچنين از يک سو بايد بدون ابهام بوده و از سوي ديگر، کوتاه و مختصر باشد.

8. عبارت موضوع بايد حاوي نشانه هاي روشني از سوال و فرضيه تحقيق باشد..

2.    شناسايي منابع تحقيق

پس از انتخاب موضوع تحقيق بايد براى يافتن منابع مناسب در باره آن به جستجو پرداخت. يافتن منبع براى تحقيق نيازمند داشتن کليد واژه و آشنايى با کتابخانه و انواع منابع موجود در آن‏ است.

کليد واژه چيست؟

 کليد واژه ‏ها، مفاهيم و عناوينى هستند که منابع موجود در کتابخانه، بر آن اساس رده بندى مي شوند. بنابراين يافتن کليد واژه‏ ها در واقع يافتن کليد رمز دستيابى به کتاب هاى مورد نظر است. بنابراين اگر به تعدادى کتاب در زمينه «تاريخ قيام تنباکو» نياز داشته باشيد، بايد از قبل بدانيد که اين نوع کتابها را معمولا تحت چه عناوينى رده بندى مى‏ کنند.

کليد واژه‏ها را از راههاى مختلفى مى‏توان به دست آورد؛ به طور معمول، در عبارت موضوع تحقيق مفاهيمى وجود دارد که کليد واژه هستند. به عنوان مثال، عبارت «قيام تنباکو» خود ممکن است کليد واژه باشد؛ براى بررسى اين مساله مى‏توان به کتابهايى با نام «سر عنوان موضوعى» مراجعه کرد. اين کتاب که معمولاً در هر کتابخانه اي  وجود دارد، مى‏تواند تمامى کليد واژه‏هاى به کار رفته در کتابخانه را به شما معرفى کند.

 راه ديگر دسترسى به کليد واژه‏ ها، جستجو در عناوين کلى ‏تر است. به عنوان مثال براى يافتن کتاب مورد نظر در باره «قيام تنباکو» مى ‏توان در کليد واژه «تاريخ معاصر ايران» يا «نهضت هاى اسلامى در ايران» جستجو کرد. حدس و گمان شخصى هم مى‏ تواند در يافتن کليد واژه مناسب به محققين کمک کند. همچنين پرسش از کتابداران مى‏ تواند راهنماى خوبى براى يافتن  کليد واژه‏ ها باشد، البته به شرطى که اين افراد در کار خود متخصص باشند.

اکنون پس از يافتن کليد واژه‏ ها مى‏ توان به سراغ کتابخانه رفت. در اين مرحله چنانچه مرکز اطلاع رسانى رايانه اي در اختيار باشد، مى ‏توان با ارائه کليد واژه ‏ها به اين مراکز، کتابهاى مورد نياز را شناسايى کرد؛ در غير اين صورت به ناچار بايد با مراجعه به برگه دان هاى موجود در کتابخانه‏ ها، کتابهاى مورد نياز را شناسايى کرد. برگه‏ دانها قفسه‏ هاى کوچکى هستند که کارت هاى معرفى کتابها به ترتيب حروف الفبا در آنها قرار داده شده است.

برگه دان ها

 برگه‏ دانها معمولاً بر اساس سه محور تنظيم مى‏ شود: بر اساس موضوع منبع، بر اساس نام مؤلف و نويسنده منبع و سرانجام بر اساس نام و عنوان منبع. البته بايد توجه داشت که رده بندى موضوعى، کار برد بيشترى دارد زيرا دانشجويان و محققين معمولاً پس از انتخاب موضوع و ساختن کليد واژه‏ ها، نيازمند شناسايى منابع مناسب هستند بنابراين در اين شرايط،  تنها چيزى که در اختيار دارند موضوعى است که مى‏ خواهند پيرامون آن تحقيق کنند.

 با استفاده از بر گه‏ دانها و اطلاعات موجود در بر گه‏ هاى معرفى کتاب، مى ‏توان بخشى از منابع مورد نياز را شناسايى کرد. در اين مرحله پس از شناسايى هر کتاب بايد مشخصات کامل هر منبع و آدرس کتابخانه‏ اى آن را يادداشت نمود تا به هنگام لزوم به اصل کتاب مراجعه شود. البته براى شناسايى منابع، امکانات ديگرى نيز در کتابخانه وجود دارد که آشنايى با آنها بسيار ضرورى است. اين امکانات معمولاً در سالن مرجع کتابخانه‏ ها وجود دارند و امانت داده نمى‏ شوند بلکه محققين مى‏ توانند از آنها در خود کتابخانه استفاده کنند.

کتابشناسي ها

 کتابشناسى‏ ها، از جمله منابع مرجعي هستند که فهرست کتابهاى منتشر شده در مقطع زمانى خاص يا در باره موضوع مشخصي را معرفى مى‏ کنند. کتابشناسى‏ ها انواع گوناگونى دارند؛ به عنوان مثال در برخى از اين نوع کتابها ضمن معرفى مشخصات کتاب منتشر شده، توضيحاتى نيز پيرامون محتواى کتاب ارائه مى‏ شود(کتابشناسى‏ هاى توصيفى).

مجله نمايه

براى دسترسى به آدرس مقالات و مطالبى که ممکن است در نشريات مختلف پيرامون موضوع مورد تحقيق نوشته شده باشد، مى‏توان از نشرياتى که معمولا به نام  «نمايه» يا «فهرست مقالات فارسى» منتشر مي شوند، استفاده کرد. نمايه‏ ها نيز انواع و اقسامى دارند که مهم ترين آنها از سوى «دبيرخانه هيأت امناى کتابخانه‏ هاى عمومى کشور» منتشر مى‏ شود و کليه اطلاعات مربوط به مقالات منتشر شده در نشريات تحت پوشش را به صورت ماهانه معرفى مى‏کند.

 بنابراين از طريق برگه‏ دانها، کتابشناسى‏ ها و نمايه‏ ها مى‏ توان منابع مورد نياز را شناسايى کرد. در اين مرحله بايد ليست کاملى از منابع شناسايى شده تهيه نمود و برخى از منابع مهم را نيز مورد بررسى اجمالي قرار داد. پس از تهيه ليست منابع بايد براى نوشتن طرح تحقيق آماده شد ولى قبل از ورود به اين مرحله بايد با چگونگى طبقه‏ بندى کتابها در کتابخانه‏ ها آشنا شد.

آشنايي با روشهاي طبقه بندى منابع در کتابخانه

 در کتابخانه‏ ها از روشهاى مختلفى براى طبقه‏ بندى انواع منابع موجود در آن،  چه به صورت علمى و چه به صورت غير علمى، استفاده مي گردد. امروزه در بيشتر کتابخانه ها از دو روش ديويى و روش کنگره براي طبقه بندي منابع استفاده مي شود.

1.     روش ديويى‏

ملويل ديويى (1931-1851) مبتکر اين روش است. روش ديويي به روش اعشارى يا دهدهي نيز مشهور است زيرا  در اين روش، کليه دانش هاي بشرى به ده طبقه اصلى تقسيم مي گردد؛ هر طبقه نيز به ده بخش و هر بخش را نيز به ده قسمت تقسيم گرديده است. ده طبقه اصلى تقسيمات ديويى به شرح زير است. بخشها و قسمت هاى بعدى را مى‏ توان در کتابچه‏ هايى که اين تقسيمات را به طور مفصل شرح داده‏ اند مورد مطالعه قرار داد.

 

2.     روش کنگره 

در اين روش کليه معارف بشرى به 21 طبقه اصلى تقسيم شده است و براى مشخص کردن اين طبقات از يکديگر، از حروف الفباى انگليسى استفاده مى گردد. براى مشخص کردن رده‏ هاى جزئى‏ تر نيز از ترکيبى از حروف و عدد استفاده مى‏ شود.

 

آشنايى با انواع منابع مرجع در کتابخانه‏

 مهم ترين قسمت هر کتابخانه از ديدگاه يک محقق، قسمتى است که منابع مرجع در آن نگهدارى مي شود. منابع مرجع، کتاب يا ديگر مواد کتابخانه ‏اى هستند که براى يافتن اطلاعات معين و محدودى تهيه و تنظيم شده‏اند. هدف از مراجعه به اين منابع، خواندن تمام صفات آن نيست؛ بلکه بيشتر اين دسته از منابع در حکم راهنما و واسطه دستيابي ما به منابع مورد نياز مي باشند مانند کتابشناسي ها و نمايه ها.

البته برخي از منابع مرجع مانند واژه نامه ‏ها و دايرة المعارف ها، حاوي اطلاعات اوليه و بسيار ضروري هستند ؛ به همين دليل، بسيار شايسته است که هر محققي در ابتداي کار و به عنوان نخستين گام در شناسايي منابع تحقيق به آنها مراجعه کند. بنابراين منابع مرجع يکى از مهم ترين‏ ابزارهاى تحقيق است و هر محققى بايد با انواع و شيوه استفاده از هر کدام از آنها به خوبى آشنا باشد.

 ويژگي هاى منابع مرجع‏

1. نخستين ويژگي منابع مرجع آن است که همه مطالب آن خوانده نمى‏ شود، بلکه محقق در صدد يافتن اطلاعات خاصى از درون آن است.

2. اطلاعات آن، کوتاه و مختصر است و تنها نکات اساسى و مهم در آن قيد شده است.

3. در محلي مستقل و جداگانه به نام سالن مرجع، بايگانى مى‏شود.

4. استفاده از اين منابع تنها در کتابخانه‏ها ميسر است؛ يعنى امانت داده نمى‏شوند.

5. در تدوين و نگارش منابع مرجع، به علت حجم و گستردگى زياد آن، معمولاً تعداد زيادي  از محققين ، کارشناسان و نويسندگان با تجربه شرکت دارند.

6. در استفاده از اين منابع، جديدترين آنها هميشه بايد مورد نظر باشد.

7. روش تنظيم آنها ممکن است الفبايى، موضوعى يا به ترتيب تاريخى باشد.

منابع مرجع مستقل و وابسته

 منابع مرجع از نظر شيوه ارائه اطلاعات به دو دسته منابع مرجع مستقل و وابسته تقسيم شود. منابع مرجع مستقل منابعى هستند که به صورت مستقيم به سوال هاى محققين پاسخ مى‏دهند؛ يعنى حاوى اطلاعات مورد نياز آنهاست. منابعي چون  واژه نامه‏ ها، دايرة المعارف ها، دانشنامه‏ ها جزوه منابع مستقل به شمار مي آيند. اما منابع مرجع وابسته، منابعى هستند که تنها آدرس و مشخصات کتاب شناختى نشريات ادوارى و ساير منابع غير کتابى را ارائه مي دهند. منابعي چون  فهرست مقالات فارسي، انواع نمايه‏ ها و کتابشناسى‏ ها را مي توان از اين دسته از منابع مرجع دانست.

منابع مرجع عمومي و تخصصي

منابع مرجع همچنين از نظر حدود و دامنه اطلاعات موجود نيز به دو دسته منابع مرجع عمومى و تخصصى تقسيم مي شوند. منابع مرجع عمومى، منابعى هستند که از نظر موضوع دامنه گسترده‏اى دارند و شامل اطلاعات در زمينه‏ها و موضوعات مختلفى هستند مانند فرهنگ فارسى؛ اما منابع مرجع تخصصى حاوى اطلاعات در موضوع معينى هستند مانند فرهنگ علوم قرآني يا فرهنگ علوم سياسى. دانشجويان و محققين محترم بايد توجه داشته باشند که آشنايى با منابع مرجع هر رشته علمى از ضروريات کار تحقيق در آن رشته است زيرا مراجعه به منابع مرجع، نخستين گام در دسترسى به اطلاعات مورد نياز مى‏باشد.

 انواع کتب مرجع‏

 منابع مرجع در کتابخانه ‏ها را مى‏ توان به منابع مرجع کتابى (يا نوشتارى) و منابع مرجع غير کتابى تقسيم کرد. برخي از منابع مرجع کتابى عبارتند از:

1. واژه نامه ‏ها : اين کتابها حاوى مجموعه‏اى از لغات هستند که تلفظ، اشتقاق، معانى و هجا بندى هر لغت به تفکيک در آنها ارائه مى‏شود مانند: لغت نامه دهخدا.

2. دايرة المعارف ها : کتاب هايى هستند که در باره‏ تمامي معارف بشرى، اطلاعات مستندى را به صورت مقاله ارائه مى‏ دهند مانند: دايرة المعارف فارسى.

3. دانشنامه‏ ها : کتاب هايي است که در بردارنده اطلاعات در بخش خاصى از دانش بشرى مى‏ باشد. مانند: دانشنامه امام علي (ع) يا دانشنامه سياسى داريوش آشوري.

4. کتابشناسى‏ ها : مجموعه‏ اى از فهرست مشخصات مربوط به کتاب ها، نشريات، گزارش هاي مختلف، پايان نامه ‏ها و مواد ديگر هستند که نوعى ارتباط و همسانى در بين آنها مشاهده مى‏ شود.

5. نمايه ‏ها : نشرياتى هستند که فهرستى از موضوعات، واژه‏ هاى مهم، اسامى افراد يا اَعلام و ديگر مطالب کتب، روزنامه ‏ها، مجلات و منابع غير کتابى در آن گنجانده شده است.

6. فرهنگهاى شرح حال : کتابهايى است که حاوى طلاعات فشرده ‏اى از زندگى افراد و شخصيت هاى برجسته در زمينه‏ هاى گوناگون مى‏ باشد مانند: مشاهير جهان .

7. سال نامه ‏ها : نشرياتى است که به طور سالانه، آخرين و جديدترين اطلاعات را ارائه مى‏ دهند مانند: کيهان سال.

 منابع مرجع غير کتابى نيز در کتابخانه ‏ها وجود دارد که از آن جمله مى‏ توان به نرم افزارها، ميکرو فيلم ‏ها و مانند آن اشاره کرد.


تفاوت روش علمي باساير روش ها در

{1}  عينيت 


{2}  دقت


{3}واقعي بودن آن است

.........................................................

mina keshtkar

مينا کشتکار

پاسخ سئوال اول

? سوال 1 :

     تفاوت بين روش علمي و استدلال استقرايي در تدوين فرضيه است. دراستدلال  استقرايي پژوهشگرابتدا به مشاهده مي پردازد و سپس اطلاعات جمع آوري شده را سازمان بندي مي کند. در روش علمي پژوهشگر استدلال مي کند که چنانچه فرضيه اش تاييد شود چه حادثه اي اتفاق خواهد افتاد. سپس با مشاهده ي منظم به جمع آوري اطلاعات جهت رد يا تاييد فرضيه اش مي پردازد.


? سوال 2 :

1. احساس مشکل يا مساله

2. تعيين و تعريف مشکل يا مساله 

3. پيشنهاد راه حل يا راه حل هايي براي مشکل يا مساله (صورت بندي فرضيه).

4.استدلال به شيوه ي قياسي درباره ي نتايج راه حل هاي پيشنهاد شده

5.آزمودن فرضيه

............................................

Shdi heybodi

شادي هيبدي

پاسخ سئوال اول

? سوال 1 :

     تفاوت بين روش علمي و استدلال استقرايي در تدوين فرضيه است. دراستدلال  استقرايي پژوهشگرابتدا به مشاهده مي پردازد و سپس اطلاعات جمع آوري شده را سازمان بندي مي کند. در روش علمي پژوهشگر استدلال مي کند که چنانچه فرضيه اش تاييد شود چه حادثه اي اتفاق خواهد افتاد. سپس با مشاهده ي منظم به جمع آوري اطلاعات جهت رد يا تاييد فرضيه اش مي پردازد.


? سوال 2 :

1. احساس مشکل يا مساله

2. تعيين و تعريف مشکل يا مساله 

3. پيشنهاد راه حل يا راه حل هايي براي مشکل يا مساله (صورت بندي فرضيه).

4.استدلال به شيوه ي قياسي درباره ي نتايج راه حل هاي پيشنهاد شده

5.آزمودن فرضيه

...........................................

Mahgol Momeni

1) تفاوت روش علمي با ساير روش هاي شناخت چيست؟

يکي از ويژگي هايي اساسي اين روش قابل آزمايش بودن است (به معناي قابل تکرار بودن)

تهيه و ارائه گزارش به متخصصين جزو ويژگي هاي روش علمي است.

ويژگي ديگر عينيت و قابل مشاهده بودن است .

 2)مراحل روش علمي را بنويسيد .

مراحل روش علمي

روش علمي يا روش تحقيق علمي فرايند جستجوي منظم براي مشخص کردن يک موقعيت نامعين است. مراحل عمده ي روش علمي به شرح زير است:

پي بردن به مسئله

جستجوي پيشينه

تدوين فرضيه

مشاهده و آزمون فرضيه

پذيرش، رد يا تعديل کردن فرضيه


در مرحله ي اول پژوهشگر با ملاحظه ي يک وضعيت غير قابل انتظار که براي او مبهم يا ناآشنا جلوه مي کند، برانگيخته مي شود، يا به قول ديويي (1938 ترجمه ي علي شريعتمداري 1369 ص هيجده) با يک موقعيت نامعين روبه رو مي شود. در مرحله ي بعد براي حل مسئله به جستجوي سابقه ي موضوع مي پردازد تا بتواند عواملي که به طور بالقوه به بروز مسئله انجاميده است را حدس زده يا گمان هاي بخردانه اي درباره ي آن به دست دهد. در اين مرحله بايد به پيشينه و سوابق امر درباره ي مسئله بپردازد و به انديشه هاي تخصصي و نظريات مربوط رجوع کند. در مرحله ي سوم پژوهشگر به تدوين فرضيه يا سؤال هاي تحقيق مي پردازد. در مرحله ي چهارم به انجام دادن مشاهده مي پردازد. بالاخره در مرحله ي آخر با توجه به داده هاي حاصل از مشاهده به سؤال ويژه ي تحقيق پاسخ داده، فرضيه را رد کرده يا به طور موقت آن را رد نمي کند و يا اينکه به تعديل فرضيه مي پردازد. 

بايد توجه داشت که پژوهشگر هيچ گاه به اثبات فرضيه نمي پردازد. اين امر بدان جهت است که پژوهشگر با استفاده از شيوه هاي قياس و استقراء و با توجه به داده هايي که به کار مي برد فقط مي تواند فرضيه ي خود را رد کند يا اينکه به طور موقت از رد کردن فرضيه خودداري کند. اين ماهيت آزمون آماري است که آزمون فرضيه پژوهشي بر آن استوار است.

...........................................

razie karbakhsh

باسلام.

پاسخ تکليف اول:

روش علمي يا به عبارت دقيقتر روش اثبات تجربي يک پديده به گستره اي از روشهاي نوين اشاره دارد که براي بررسي پديده ها،دست يافتن به دانش بازسازي ودرهم آميزي دانشهاي پيشين به کار ميرود وبايد بر پايه داده هاي مشاهده پذير صورت گيرد و از يک رشته بنيادهاي روشن استدلالي استفاده ميکند.

در کل روش علمي فرآيند جست وجوي منظم براي مشخص کردن يک موقعيت نامعين است.

مراحل روش علمي عبارتند از:مشاهده،پرسش،پاسخ معقول،فرضيه،آزمايش،نظريه قانون.

اما تفاوت روش علمي با ساير روشهادر اين است که:ساير روشها از داده هاي مشاهده پذير واز روشهاي روشن استدلالي استفاده نميکنند وبه عنوان منبع اطلاعاتي مهم نميشود به طور دقيق از آنها استفاده کرد.

...............................

ali alavi

تفاوت روش شناخت علمي نسبت به ساير روش هاي شناخت

1) روش علمي حاصل تفکرات مجموعه اي از انسان هاست و تعلقي به کشور يا منطقه خاصي ندارد و نتايج قابل تعميم براي کل انسان هاست ويا موضوعاتي در جهان است.


2) درروش علمي از سايرروش هاي ديگر مانند رسانه هاي جمعي و رجوع به بزرگان و تجربه استفاده مي شود اما نتيجه به صورت روش علمي ارائه مي شود.


3) روش علمي توسط متخصصان آن علوم انجام مي شود و درآخر نتيجه کار بايد به تاييد بزرگان و صاحب نظران آن علوم برسد.


4) روش علمي به نفع يا ضررشخص  يا موضوع خاصي عمل نمي کند.يعني بدون قصد و غرض وجهت گيري است.


5) در روش علمي هدف،رسيدن به قاعده و قانون قابل اطمينان و قابل تعميم است.


6) در روش علمي منابع اطلاعات مستندات و عينيات هستند.الهامات وتخيلات نمي توانند منابع معتبري براي کسب اطلاعات باشند.


7) در روش علمي سعي بر اين است که تمام ابعاد يک موضوع مورد پوشش قرار گيرد وبا ديد کلي به موضوع پردازد.


8) در روش علمي نياز به منابع مالي نسبت روش رجوع به بزرگان بيشتر است ونسبت به روش رسانه هاي جمعي نياز به منابع مالي کمتر است.

.......................

raziye lotfi

با اين وجود جواب سوال:روش علمي يا به عبارت دقيقتر روش اثبات تجربي يک پديده به گستره اي از روش هاي نوين اشاره دارد که براي بررسي پديده ها و دست يافتن به دانش باسازي و در هم اميزي دانش هاي پيشين به کار مي رود و بايد بر پايه داده هاي مشاهده پذير صورت گيرد.واز يک رسته بنياد هاي روشن استدلالي استفاده کند.فرق روش علمي با ساير روش ها در اين است که در روش هاي علمي ديگر از داده هاي مشاهده پذير و روش هاي روشن استدلالي استفاده  نميشود و به عنوان منبع اطلاعاتي مهم نمي شود از ان استفاده کرد.مراحل روش علمي:1-پي بردن به مساله.2-جسفجوي پيشينه.3-تدوين فرضيه.4-مشاهده و ازمون فرضيه.5-پذيرش رد يا تعديل کردن فرضيه.

...........................

Mahgol Momeni

1) تفاوت روش علمي با ساير روش هاي شناخت چيست؟

يکي از ويژگي هايي اساسي اين روش قابل آزمايش بودن است (به معناي قابل تکرار بودن)

تهيه و ارائه گزارش به متخصصين جزو ويژگي هاي روش علمي است.

ويژگي ديگر عينيت و قابل مشاهده بودن است .

 2)مراحل روش علمي را بنويسيد .

مراحل روش علمي

روش علمي يا روش تحقيق علمي فرايند جستجوي منظم براي مشخص کردن يک موقعيت نامعين است. مراحل عمده ي روش علمي به شرح زير است:

پي بردن به مسئله

جستجوي پيشينه

تدوين فرضيه

مشاهده و آزمون فرضيه

پذيرش، رد يا تعديل کردن فرضيه


در مرحله ي اول پژوهشگر با ملاحظه ي يک وضعيت غير قابل انتظار که براي او مبهم يا ناآشنا جلوه مي کند، برانگيخته مي شود، يا به قول ديويي (1938 ترجمه ي علي شريعتمداري 1369 ص هيجده) با يک موقعيت نامعين روبه رو مي شود. در مرحله ي بعد براي حل مسئله به جستجوي سابقه ي موضوع مي پردازد تا بتواند عواملي که به طور بالقوه به بروز مسئله انجاميده است را حدس زده يا گمان هاي بخردانه اي درباره ي آن به دست دهد. در اين مرحله بايد به پيشينه و سوابق امر درباره ي مسئله بپردازد و به انديشه هاي تخصصي و نظريات مربوط رجوع کند. در مرحله ي سوم پژوهشگر به تدوين فرضيه يا سؤال هاي تحقيق مي پردازد. در مرحله ي چهارم به انجام دادن مشاهده مي پردازد. بالاخره در مرحله ي آخر با توجه به داده هاي حاصل از مشاهده به سؤال ويژه ي تحقيق پاسخ داده، فرضيه را رد کرده يا به طور موقت آن را رد نمي کند و يا اينکه به تعديل فرضيه مي پردازد. 

بايد توجه داشت که پژوهشگر هيچ گاه به اثبات فرضيه نمي پردازد. اين امر بدان جهت است که پژوهشگر با استفاده از شيوه هاي قياس و استقراء و با توجه به داده هايي که به کار مي برد فقط مي تواند فرضيه ي خود را رد کند يا اينکه به طور موقت از رد کردن فرضيه خودداري کند. اين ماهيت آزمون آماري است که آزمون فرضيه پژوهشي بر آن استوار است.

.................................................

چمران منظوري ميرکلارايي‎

بنام خداوند جان و خرد

تفاوت بين روش علمي و ساير روش هاي شناختي چيست ؟و مراحل روش علمي چيست ؟

تفاوت هاي عمده ي روش علمي و روش هاي ديگر اين است که روش علمي قابليت تکرار آزمون پذيري دارد . همچنين قابليت تعميم و مراحل مشخص اين روش آن را از روش هاي ديگر متمايز کرده است . 

بعنوان مثال در روش تجربي علي رغم تمام مزايا که بعنوان يک منبع اطلاعاتي دارد از يک نقص کلي و عمده بنام محدوديت برخوردار است . ميزان و شدت تاثير يک شخص در يک حادثه به ويژگي هاي شخصيتي و فيزولوژيکي او بستگي دارد . در واقع دو نفر انسان از يک واقعيت واحد تجربه هاي متفاوتي کسب مي کنند .

همچنين در طول تاريخ افراد براي يافتن واقعيت به صاحب نظران و بزرگان مراجعه کرده اند . اين عمل بويژه در قرون وسطي ارجحيت داشت . گرچه نظر بزرگان بر منابع اطلاعاتي معتبر استوار است اما هيچگاه نبايد از اين پرسش که اطلاعات اين افراد چگونه حاصل شده است غفلت ورزيد . 

در روش تفکر قالبي اجتماعي افراد پيش قضاوت هايي را براي تحقيق خود در ذهن خود دارند . که اين امر موجب تحريف در روش تحقيق مي شود . 

در روش الهام منبع نامشخص است اما در روش وحي منبع مشخص و معين است . 

در روش رسانه هاي جمعي اطلاعاتي که در رسانه ها ارائه مي گردد منبعي براي روش تحقيق است . گرچه از اين منابع مي توان براي پيشبرد تحقيق بهره برد ، اما تحريف هايي که برخي از رسانه ها روا مي رود نيز مي تواند مسير تحقيق را منحرف سازد . بنابراين پايا ترين و معتبر ترين روش براي تحقيق روش علمي است . 

مراحل روش علمي

مراحل روش علمي از نظر تاکمن در کتابي تحت عنوان نحوه ي اجراي تحقيق پرورشي :

1. تعيين مسئله

2. صورت بندي مسئله

3. تعيين و نامگذاري متغير ها

4. تعاريف عملياتي

5. کنترل و دستکاري متغير ها

6. انتخاب طرح تحقيق

7. تعيين  وساختن روش هاي اندازه گيري و مشاهده

8. ساختن پرسشنامه و برنامه ريزي مصاحبه

9. تجزيه تحليل آماري

     10.تهيه ي گزارش


منبع : دلاور . علي ؛ روش هاي تحقيق در علوم تربيتي ؛ چاپ اول ، مرداد 1368 – انتشارات دانشگاه پيام نور . 

.....................................

saeede taromi

روش علمي ويژگي هايي دارد که آن را از ساير روشهاي علمي متمايز ميکند اين

ويژگي ها عبارتند از :

قابل آزمايش بودن/قابل تکرار بودن/عينيت داشتن/قابل ارايه بودن به متخصصين

مراحل عمده روش علمي به شرح زير است:

1- پي بردن به مسـأله

2-جستجوي پيشينه

3-تدوين فرضيه

4-مشاهده وآزمون فرضيه

5-پذيرش ،رد يا تعديل فرضيه

در مرحله اول پژوهشگر با يک وضعيت مبهم و نا آشنا ونامعين رو به رو مي

شود در مرحله بعد به جستجوي موضوع مي پردازد تا بتواند عواملي را که به

طور بالقوه به بروز مسأله انجاميده است را را حدس زده  يا گمان هاي

بخردانه اي در باره ي آن بدست آورد ،در مرحله ي سوم پژوهشگر به تدوين

سوال هاي تحقيق يا فرضيه

مي پردازد .در مرحله ي چهارم به انجام دادن مشاهده مي پردازد و در مرحله

ي آخر با توجه به اطلاعات حاصل از مشاهده به سوال ويژه ي خود پاسخ ميدهدو

فرضيه را رد کرده يا به طور موقت آن را مي پذيرد.

....................................................

Mahsa izadi


شناخت چيست:

« انديشه ها، مکاتب، تحقيقات و نظريه هاي مختلف در علوم متعدد همه و همه «تلاش انسان هاست در راه شناخت بهتر جهان هستي، مخصوصاً محيط اجتماعي... مکتبي به وجود مي آيد، پاسخي موقت درخود دارد و سپس با تنگناهايي مواجه مي شود و جاي به مکتبي ديگر مي سپارد و از همين روند، تکامل و بلوغ انديشه ي انساني مايه مي گيرد»(ساروخاني، 1383 ، 13)

انسان از آغاز پيدايي ، در برابر دنياي پيرامون خويش به سوال نشست. از خود پرسيد: «دگرگوني هاي طبيعت چيست و ناشي از کدام عامل يا عوامل است؟ چگونه مي توان طبيعت را مسخّر ساخت و آن را مهار نمود؟ چگونه مي توان بر قوانين طبيعت دست يافت و آن را به ميل و اراده ي خويش دگرگون نمود؟... هيچ چيز سخت تر از ابهام نيست. شناخت، حتي به صورت موقت آرام بخش است و انديشيدن با ذات و سرشت انساني در انطباق است.» (ساروخاني، 1383 ، 14)

 

در ادامه ي مبحث ، دکتر رفيع پور معتقد است که «انسان ها به طور فردي يا جمعي علاقمند به کسب شناخت و اطلاعات جديد هستند. دو انگيزه ي مهم موجب اين علاقه مي شود:

1-نياز و راه حل هاي مناسب براي رفع نياز

2- کنجکاوي 

از زماني که علم و شاخه هاي مختلف آن رشد نمود و سازمان يافت، مهمترين مسأله هر رشته ي علمي يافتن روش هاي مناسب کسب شناخت بود. تا حدي که پيشرفت هر علم به ميزان پيشرفت روش هايش وابسته بود و هست.»(رفيع پور، 1382، 9)



محدوديتهاي شناخت

در هر مرحله ي خاص از تکامل انسان، شناخت با محدوديتهايي مواجه مي شود که نتيجه ي خصلت ضرورتا" محدود تجربيات و و سايل موجود کسب شناخت مي باشد. ليکن انسان با غلبه بر چنين محدوديتهايي به پيش مي رود.که در نتيجه، تجربيات جديد محدوديتهاي تجربيات کهن را زايل مي کنند، فنون جديد و وسايل جديد امکان کسب شناخت نوين را فراهم مي سازند و محدود يتهاي فنون و وسايل کهن کسب شناخت را از ميان بر مي دارند. آنگاه محدوديتهاي تازه اي پديدار مي شوند، ليکن همان گونه که محدوديتهاي کهن مطلق و نهايي نبودند، محدوديتهاي جديد نيز مطلق و نهايي نخواهند بود.

گفتني است ، عليرغم اينکه طي قرون ثابت شده است که شناخت انسان همواره رو به تکامل است ولي در هر مرحله از اين تکامل بوده اند افرادي که فکر کنند اين محدوديتها از ميان رفتني نيستند، و جيزي فراتراز شناخت موجود وجود ندارد. اما  بر عکس، همواره کساني هم بوده اند که دير يا زود اين محدوديتها را از ميان برداشته اند و شناخت انسان را يک يا چندين گام به جلو برده اند.آنها نشان داده اند اگر چه شناخت انسان همواره محدود است ولي با غلبه بر اين محدوديتها مي توان شناخت را ژرفتر و متکامل تر ساخت.

در پايان،ضروري است بر اين نکته تاکيد شود که شناخت داراي خصلت نسبي و تقريبي است و انسان در گذر زمان است که در جهت رشد و تکامل شناخت خود پيش مي رود و هيچگاه تصور نمي شود نياز ما به شناخت از پديده ها روزي به پايان برسد.

ويژگي هاي شيوه هاي شناخت علمي

-  سخن از بزرگان دانش مي رود، اما تنها نام آنان دليل پذيرش نيست. دستاوردي پذيرفته مي شود و جزء مواد دانش جاي مي گيرد که دقيقاً پذيرفتني باشد.

-  شيوه ها و راه هاي پررمزوراز و جادويي در راه کسب فراورده هاي دانش مطرود است. دانشمند مي کوشد تا با استفاده از خرد و حواس خود دنياي خارج را ادراک نمايد.

-  کسب دانش مستلزم احراز روح علمي است، يعني بايد از همه ي خرافه ها، تعصب ها و پيش داوري ها دوري جست و به اصولي چون بي طرفي و دقت پيوست، تا راهي طريق دانش گرديد.هر معلولي را عاملي است که قابل شناخت و دست يافتني است.پس بايد به استمداد از خرد در راه کشف و شناخت آن کوشيد.

-  بايد پذيرفت ناداني هرگز عيب نيست. بلکه اين جهل مرکب است که وحشت انگيز است.آنگاه که انساني نادان، از جهل خود بي خبر باشد و نه تنها راه هاي رهايي از جهل را نشناسد، بلکه خود را هدايت يافته بداند.

تسلط بر خويشتن، مهارسازي ارزش ها، ذهنيت و انتظارات خويش از جمله شرط هاي دستيابي به دروازه هاي شناخت علمي است.» (ساروخاني، 1383 ، 17)

ويژگي ها:

«اين شيوه ها، بر مشاهده، تجربه و آزمايش و ديگر شيوه هاي عيني متکي است. دانش را عبارت از مطالعه ي منتظم و عيني پديده هاي تجربي مي دانند.

دانشمندان را عقيده بر اين است که بين انسان ها و دنياي خارج رابطه اي از طريق حواس برقرار مي شود و شناخت محصول تجربه ي فرد انساني با توجه به دنياي فيزيکي، زيستي و اجتماعي پيرامون اوست.»

تفاوت ها با ساير روش هاي شناخت:

1.اين روش کاملا تجربي  و قابل تکرار است ولي ساير روش ها يا تجربي نيستند و يا قابليت تکرار ندارند....

2.اين روش به خاطر ويژگي هاي بالا قابل استناد است اما ساير روش ها خير...

3.در روش علمي صرفا به ويژگي هاي حس شدني استناد ميشود ولي در روش علمي اينگونه نيست....

4.روش هاي ديگر عموما در پي اثبات هستند اما روش علمي عموما در پي ثبوت...

.................

Shadi Fatoorechi


جواب سوال اول :شاخصه ي اصلي روش علمي تأکيد ان بر تجربه  انتظام  انسجام و دقت مي باشد . بر خلاف فلسفه و عرفان که تجربه عيني در ان جايي ندارد .

روش علمي را مي توانيم به اين صورت تعريف کنيم : وجهي از معرفت است که بر استدلال تجربي استوار بوده و براي دستيابي به قوانين يا روابط پايدار واقعيت در زمينه اي به جمع اوري اطلاعات مي پردازد.يعني مشخص نمودن موضوع و تفکيک صحيح ان از امور وابسته و دقت در انتخاب مسأله مورد نظر و بررسي تجربي ان بر اساس واقعيت هاي عيني از جمله موارد متمايز کننده علم از ساير وجوه معرفت است

.مراحل:

1: برخورد با مسأله. تعريف و تعيين حدود ان 

2:جستجو براي حل مسأله .تجربه مقدماتي يا مطاله ي تجربيات ديگران 

3: فرضيه سازي 

4:تجربه ي وسيع براي تشخيص درستي يا نادرستي فرضيه

5:کشف قانون

6: ساخت نظريه يا نگرش

...........................

Masoumeh Ebrahimi

تکليف اول:

1- تحقيق علمي عبارت است از تلاش کاوشگرانه اي که با آداب خاصي به طور نظام يافته با هدف کشف مجهولي به منظور گسترش قلمرو معرفتي نوع بشر انجام شده و شناخت حاصل از آن مصاديق خارجي داشته باشد. روش تحقيق علمي بر پايه ي آزمايش و تجربه استوار است و در محيط آزمايشگاه و از طريق تجربه و آزمون به نتيجه مي رسد.

براي اينکه نتيجه کار حاصل از يک تحقيق يا پژوهش، يک نتيجه کاملا علمي  باشد، محقق در طول انجام تحقيق بايد دو اصل مهم واقعيت نگري و پرهيز از پيش داوري را رعايت کند.

تحقيق علمي واجد دو شرط اعتبار دروني (کنترل دقيق ، شرطي که مانع تاثير عوامل نامربوط و مزاحم مي شود) و اعتبار بيروني (نمونه گيري صحيح ، شرطي که يافته هاي پژوهشي را قابل بسط و تعميم مي سازد) است.

2- به طور کلي براي انجام دادن تحقيق علمي مي توان 12 مرحله زير را مورد نظر قرار داد:

1 ـ انتخاب موضوع تحقيق(عنوان)

2 ـ بيان مسأله

3 ـ پيشينه ي تحقيق

4 ـ بيان گزاره هاي مسأله(هدف / فرضيه / سؤال ها)

5 ـ مشخص کردن متغيرها

6 ـ تعيين ابزار اندازه گيري

7 ـ مشخص کردن جامعه ي مورد بررسي و حجم نمونه

8 ـ انتخاب روش تحقيق

9 ـ گردآوري داده ها

10 ـ تنظيم و تلخيص داده ها

11 ـ تحليل داده ها و نتيجه گيري

12 ـ تدوين گزارش و اشاعه ي يافته ها

..............................

faeze fateminia

به نام خدا

موضوع تفاوت روش علمي با ساير روشهاي شناخت

روش علمي يک روش منظم است ک از مراحل مختلفي تشکيل شده است

1.احساس مشکل يا مسءله

2.تعيين و تعريف مشکل يا مسءله

3.پيشنهاد راه حل يا راه حل هايي براي مشکل يا مسءله

4.استدلال با روش قياسي در باره نتايج راه حل هاي پيشنهاد شده

5.آزمودن فرضيه

تفاوت روش علمي با روش استقرايي

استفاده از استدلال استقرايي يه صورت انحصاري موجب انباشته شدن اطلاعاتي

ميشود ک اهميت و نقش کمتري در پيشرفت اطلاعات جديد دارد و مسايلي وجود

دارد ک با استفاده از استدلال استقرايي قابل حل نيست.

تفاوت روش علمي و استدلال قياسي

منطق هيچ گاه براي کشف حقيقت کافي نيست زيرا ظرفيت هاي طبيعت به مراتب

بيشتر از ظرفيت هاي بحث و استدلال است.

تفاوت تجربه و روش علمي

تجربه علي رغم تمام مزايايي ک ب عنوان يک منبع اطلاعاتي دارد از يک نقص

کلي و عمده به نام محدوديت برخوردار است. ميزان شدت تاثير يک حادثه در يک

شخص به ويژگي شخصيتي و فيزيولوژيکي بستگي دارد مثلا دو نفر انسان از يک

واقعيت واحد تجربه هاي متفاوتي کسب ميکنند.

................................

Mohammad javad Jamadi

روش علمي يا به عبارت دقيقتر روش اثبات تجربي يک پديده به گستره‌اي از روش‌ها اشاره دارد که براي بررسي پديده‌ها، دست يافتن به دانش نوين، يا بازسازي و درهم آميزي دانش‌هاي پيشين به‌کار مي‌رود. يک روش پژوهشي براي اين‌که علمي به‌شمار آيد بايد بر پايه داده‌هاي مشاهده‌پذير، تجربي و اندازه‌گيري شونده ساخته شده‌باشد و از يک رشته بنيادهاي روشن استدلالي پيروي کند.

به ديگرسخن، در روش دانشورانه، داده‌ها از راه مشاهده و آزمايش گردآوري مي‌شوند، و پس از آن تدوين (فرمول‌بندي) شده و با فرضيه‌هاي موجود سنجيده مي‌شوند.

با اين‌که رويه‌ها در شاخه‌هاي گوناگون بررسي دانشوارانه ناهمساني‌هايي دارند ولي شناسه‌هاي ويژه‌اي وجود دارند که روش دانشوارانه را از روش‌هاي ديگر دانش جدا مي‌کنند. پژوهشگران علمي، براي آشکارنمايي يک پديده انگاره‌هايي را پيش کشيده و سپس پژوهش‌هاي تجربي را براي آزمودن اين انگاره‌ها برنامه ريزي مي‌کنند


«روش علمي» يا «Scientific method» در حقيقت همان روندي است كه در جريان يك تحقيق علمي روي مي‌دهد. محققان و دانشمندان براي حل علمي مسائل و يافتن پاسخ براي پرسش‌هاي خود روش علمي را بكار مي‌برند. روش علمي روشي منطقي و استقرائي است كه مانند پله‌هاي نردبان از چند مرحله‌ي پشت سر هم تشكيل شده است

- طرح يك سوال يا مساله

2- جمع‌آوري اطلاعات (با مطالعه‌ي يافته‌هاي افراد قبلي، آزمايش و مشاهده)

3- فرضيه‌سازي (يعني حدس و گمان زدن درباره‌ي علت پديده)

4- آزمايش فرضيه

5- جمع‌آوري و ثبت و آناليز داده‌ها (يافته‌ها)

6- تفسير داده‌ها، نتيجه‌گيري، نظريه‌سازي (يا نقطه‌ي شروع يك فرضيه‌سازي جديد)

7- تكرار آزمايش تا مطمئن شوند كه نتيجه اتفاقي نبوده است

8- انتشار گزارش

9- بازآزمايي يا آزمايش دوباره كه معمولا توسط دانشمندان ديگر انجام مي‌شود

شناخت

شناخت،عبارت است از جايگزين کردن ناداني( تصورات نادرست) با دانايي(تصورات درست).ما موقعي در مورد چيزي داراي شناخت مي شويم که تصورات ما در مورد آن چيز با واقعيت تطا بق داشته باشد. هر چه تصورات درست ما نسبت به تصورات نادرست بيشتر باشد، شناخت ما ازرشد و تکامل بيشتري برخودار خواهد بود.

البته،اگر ما خودمان بيان کنيم يا باور داشته باشيم که تصورمان در مورد چيزي درست است، اين بدان معني نيست که ما واقعا" در آن مورد داراي شناخت هستيم.مثلا"، برخي از ستاره شناسان مي گويند که در مريخ حيات وجود دارد. شايد چنين باشد، که در اين صورت آن چه آنها مي گويند، درست است.ولي آنها هنوز نمي دانند که حيات در مريخ وجود دارد يا نه، چرا که هنوز شواهد کافي در اين مورد بدست نياورده اند. اين مسئله هنگامي روشن خواهد شد که از راه پيمايش (survey) دقيقا" مشخص شود که آيا در مريخ حيات وجود دارد يا نه.

پس فقط آن گاه ما شناخت به دست مي آوريم که تصوراتمان آن چنان تکامل يابند، که با واقعيت تطابق داشته باشند و از طريق آزمون مورد تاييد واقع شده باشند.در غير اين صورت تصورات ما به صورت فرضيه ها يا اوهام تاييد نشده خواهند بود. لذا، شناخت ما عبارت است از جمع پنداشتها و نظراتي که از طريق آزمون، تطابق آنها با واقعيت ، هر چه بيشتر ثابت شده باشد.تنها ، در اين صورت است که مي توانيم ادعاي شناخت داشته باشيم.

حال، پرسش اين است که آيا مي توانيم خودمان به تنهايي از شناخت برخودار شويم؟ پاسخ خير است. چون شناخت حاصل تجربيات و عمل کل بشريت است که به افراد منتقل مي شود. به عبارت ديگر، اگر چه فردي ممکن است از طريق تجربيات خود مقدار زيادي شناخت به دست بياورد، ولي در واقع، اين شناخت جدا از ديگران حاصل نشده است ، چون اگر آنچه ديگران تا کنون  ياد گرفته اند به وي منتقل نمي شد و او از آنها نمي آموخت، برايش شناخت حاصل نمي گرديد.

به بيان ديگر، ما وقتي به دنيا مي آييم و رشد مي کنيم ، اين جامعه است که شناختي را که طي قرون به دست آورده ، کم کم به ما منتقل مي کند و ما را قادر مي سازد تا نسبت به پديده ها از آگاهي درستي برخودار شويم.و همان طور که براي بشر، شناخت به طور گام به گام در طول تاريخ حاصل شده است، شناخت ما هم در طي حياتمان کم کم تکميل مي شود و تحکيم مي گردد.

روشهاي کسب شناخت

الف – عمل

انسانها وقتي براي کسب معاش و بهبود بخشيدن به رفاه خود کوشيده اند و در جهت استقرار روابط اجتماعي جديد و تکامل يافته تري نسبت به قبل تلاش کرده اند، شناخت آنها از خود و دنياي پيرامونشان پيشرفت کرده است. از اين رو مي توانيم بگوييم هر شناختي که به دست مي آوريم در وهله ي اول ناشي از عمل است، زيرا ما خواص و روابط واقعي چيزها را از طريق عمل متوجه مي شويم. به اين ترتيب، بسياري از شناخت هاي ما حاصل ادراکاتي است که در فعاليت عملي خود به دست آورده ايم و از طريق آزمونهاي مکرر به ما ثابت شده است که اين ادراکات درست هستند.

2- مشاهده

يکي ديگر از راههاي کسب شناخت ، مشاهده است. مشاهده نيز يک نوع فعاليت است ، چون اگر خواهان مشاهد ه ي چيزي هستيم ، مي بايست به نحوي آگاهانه خود را در رابطه با  آن چيز قرار دهيم.هرچه مشاهدات ما متنوع تر باشند، و هر چه اوضاع و احوال و زاويه ي ديد ما که از رهگذر اين مشاهدات انجام مي شوند متفاوت تر باشند، و هرچه دگرگوني ها و ارتباطات پديده هايي که مشاهده مي کنيم ، تفاوت بيشتري داشته باشند، در اين صورت شناخت ما نسبت به آن پديده ها دقيقتر و عميقتر مي شود.

3- مطالعات و شنيده ها

مطالعه و شنيدن تجربيات آزمون شده ي ديگران که ويژگيهاي شناخت آنها را براي ما بيان مي کنند ، روش هاي ديگري هستند که ما را با واسطه به شناخت مي رسانند.

هر چه مطالعات و شنيده هاي ما در حوزه هاي مختلف علوم بيشتر باشد، شناخت ما نسبت به پديده ها متنوع تر و ژرف تر مي شود.

نکته ديگري که بايد مورد توجه قرار دهيم اين است که دستيابي به شناخت هرگز به پايان نمي رسد و نهايي نمي شود و همواره در حال گسترش است يا دست کم مستعد گسترش يافتن است. بنا بر اين هميشه ناقص است. چون همواره کار بيشتري براي انجام شدن، مطلب بيشتري براي يافتن و بنا بر اين چيز بيشتري براي دانستن وجود دارد.اينگونه ما رفته رفته به شناختهاي جديدي مي رسيم که قبلا" آنها را نمي دانستيم و يا راجع به چيزهايي که تا کنون در باره ي آنها اطلاعات کمي داشته ايم ، شناخت بيشتري به دست مي آوريم.که از اين طريق ما همواره مي توانيم چيز بيشتري بدانيم و البته نه همه چيز را.

محدوديتهاي شناخت

در هر مرحله ي خاص از تکامل انسان، شناخت با محدوديتهايي مواجه مي شود که نتيجه ي خصلت ضرورتا" محدود تجربيات و و سايل موجود کسب شناخت مي باشد. ليکن انسان با غلبه بر چنين محدوديتهايي به پيش مي رود.که در نتيجه، تجربيات جديد محدوديتهاي تجربيات کهن را زايل مي کنند، فنون جديد و وسايل جديد امکان کسب شناخت نوين را فراهم مي سازند و محدود يتهاي فنون و وسايل کهن کسب شناخت را از ميان بر مي دارند. آنگاه محدوديتهاي تازه اي پديدار مي شوند، ليکن همان گونه که محدوديتهاي کهن مطلق و نهايي نبودند، محدوديتهاي جديد نيز مطلق و نهايي نخواهند بود.

گفتني است ، عليرغم اينکه طي قرون ثابت شده است که شناخت انسان همواره رو به تکامل است ولي در هر مرحله از اين تکامل بوده اند افرادي که فکر کنند اين محدوديتها از ميان رفتني نيستند، و جيزي فراتراز شناخت موجود وجود ندارد. اما  بر عکس، همواره کساني هم بوده اند که دير يا زود اين محدوديتها را از ميان برداشته اند و شناخت انسان را يک يا چندين گام به جلو برده اند.آنها نشان داده اند اگر چه شناخت انسان همواره محدود است ولي با غلبه بر اين محدوديتها مي توان شناخت را ژرفتر و متکامل تر ساخت.

در پايان،ضروري است بر اين نکته تاکيد شود که شناخت داراي خصلت نسبي و تقريبي است و انسان در گذر زمان است که در جهت رشد و تکامل شناخت خود پيش مي رود و هيچگاه تصور نمي شود نياز ما به شناخت از پديده ها روزي به پايان برسد.

 ..................................

Y Yazdanpanah

مراحل عمده ي روش علمي به شرح زير است :

1 ـ پي بردن به مسأله

2 ـ جستجوي پيشينه

3 ـ تدوين فرضيه

4 ـ مشاهده و آزمون فرضيه

5 ـ پذيرش رد يا تعديل کردن فرضيه

در مرحله ي اول پژوهشگر با ديدن يک وضعيت مبهم، ناآشنا و نامعين روبرو مي شود. در مرحله بعد به جستجوي موضوع مي پردازد تا بتواند عواملي که به طور بالقوه به بروز مسأله انجاميده است را حدس زده يا گمان هاي بخردانه اي درباره آن به دست آورد. در مرحله سوم پژوهشگر به تدوين سؤالهاي تحقيق يا فرضيه مي پردازد. در مرحله چهارم به انجام دادن مشاهده مي پردازد و در مرحله آخر با توجه به اطلاعات حاصل از مشاهده به سؤوال ويژه ي خود پاسخ مي دهد و فرضيه را رد کرده يا به طور موقت آن را مي پذيرد.

به طور کلي براي انجام دادن تحقيق علمي مي توان 12 مرحله زير را مورد نظر قرار داد:

1 ـ انتخاب موضوع تحقيق(عنوان)

2 ـ بيان مسأله

3 ـ پيشينه ي تحقيق

4 ـ بيان گزاره هاي مسأله(هدف / فرضيه / سؤال ها)

5 ـ مشخص کردن متغيرها

6 ـ تعيين ابزار اندازه گيري

7 ـ مشخص کردن جامعه ي مورد بررسي و حجم نمونه

8 ـ انتخاب روش تحقيق

9 ـ گردآوري داده ها

10 ـ تنظيم و تلخيص داده ها

11 ـ تحليل داده ها و نتيجه گيري

12 ـ تدوين گزارش و اشاعه ي يافته ها

1 ) انتخاب عنوان تحقيق : انتخاب عنوان يکي از مراحل اجراي يک پژوهش است که داراي ويژگيهاي مختلفي است. اولين ويژگي موضوع «علاقه پژوهشگر» براي انجام آن است. دومين ويژگي «تازه بودن» موضوع پژوهش است تا از دوباره کاري پرهيز شود. ويژگي سوم «قابل پژوهش بودن» آن است يعني از نظر زمان و مکان قابل اجرا باشد. ويژگي هاي ديگر موضوع عبارتند از : در حد توانايي محقق باشد، داراي اهميت و مرتبط با نيازهاي جامعه باشد. قاعده ي کلي براي عنوان پژوهش اين است که عنوان نه خيلي کلي باشد که قابل پژوهش نباشد و نه خيلي جزئي که ارزش تحقيق نداشته باشد.

عنوان پژوهش بايد به صورت يک عبارت مصدري و بيانگر متغيرهاي اصلي پژوهش باشد.

2 ـ بيان مسأله : بيان مسأله تحقيق حساس ترين و مهم ترين مرحله تحقيق است. در اين مرحله پژوهشگر پس از يک مقدمه که تصوير کلي از مسأله را ارائه مي دهد زمينه ها، وضعيت و موقعيتي که مسأله در آن رخ داده را توصيف مي کند، علل بروز مسأله و زمينه هاي شکل گيري آن را بيان مي کند، ضرورت و اهميت آن را توضيح مي دهد و سؤال يا سؤال هاي اساسي که به دنبال يافتن پاسخ آنهاست را بيان مي نمايد.

3 ـ پيشينه تحقيق : بخشي از هر تحقيق پيدا کردن و خواندن کتاب ها و مجلات، روزنامه ها، اطلاعات رايانه اي و پژوهش هاي مربوط به موضوع تحقيق است. مطالعه پيشينه به نو بودن تحقيق شما و عدم تکرار پژوهش ديگران به شما کمک مي کند.

4 ـ بيان گزاره هاي تحقيق : الف ) اهداف پژوهش : در اين قسمت پژوهشگر تعيين مي کند که به دنبال چه چيزي است. اهداف پژوهش بايستي در راستاي مسأله تحقيق و قابل دسترسي باشند.

ب ) فرضيه هاي تحقيق : فرضيه حدس عالمانه اي است درباره روابط بين دو يا چند متغير که به صورت جمله خبري بيان مي شود و نشان دهنده نتايج مورد انتظار است.

5 ـ مشخص کردن متغيرها : در اين بخش پژوهشگر متغيرهاي اساسي پژوهش را مشخص و تعريف مي نمايد. متغير عبارتست از ويژگي که از فردي به فرد ديگر تغيير مي کند و مقادير مختلفي مي پذيرد و نسبت به افراد و يا اشياء يا فضاها و مکانها و شرايط مختلف اندازه هاي مختلفي مي پذيرد.

6 ـ تعيين ابزار اندازه گيري : براي آزمون يک فرضيه محقق بايد ابزاري را بسازد يا از يک ابزار استاندارد که قبلاً ساخته شده استفاده نمايد تا بتواند اطلاعات لازم را به وسيله آن تهيه نمايد. انواع ابزارهاي پژوهشي عبارتند از : مشاهده، پرسشنامه، چک ليست، مصاحبه و آزمون.

7 ـ مشخص کردن جامعه ي مورد بررسي و نمونه : جامعه ي آماري عبارتست از مجموعه اي از افراد يا اشياء که داراي حداقل يک صفت مشترک باشند. مثلاً اگر دانش آموزان دوره متوسطه شهر همدان جامعه آماري يک پژوهش باشند، دانش آموز دوره متوسطه بودن در شهر همدان صفت مشترک آنهاست.

زماني که مطالعه کل جامعه در عمل امکان پذير نباشد يا مقرون به صرفه نباشد از جامعه آماري تعدادي به عنوان نمونه انتخاب مي شوند و اطلاعات لازم از گروه نمونه جمع آوري مي شود. سپس به جامعه تعميم داده مي شود.

8 ـ روش تحقيق : پژوهشگر معمولاً در اين مرحله روش تحقيق خود را مشخص و معرفي مي نمايد. اگر داده هاي مورد نياز تحقيق را ملاک دسته بندي انواع روش هاي تحقيق قرار دهيم معمولاً سه روش عمده ي تاريخي، آزمايشي و توصيفي خواهيم داشت.

9 ـ گردآوري داده ها : در اين مرحله پژوهشگر با استفاده از ابزار مناسب، اطلاعات مورد نياز را جمع آوري مي نمايد.

10 ـ تنظيم و تلخيص داده ها : منظور از تلخيص داده ها، تنظيم و تبديل داده ها به صورتي خلاصه تر است که در قالب جداول و نمودارها داده ها خلاصه، طبقه بندي و ارائه مي گردند.

11 ـ تحليل داده ها و نتيجه گيري : پژوهشگر براي پاسخگويي به مسأله تدوين شده و يا تصميم گيري در مورد رد يا تأييد فرضيه اي که صورت بندي کرده است داده هاي خود را تجزيه و تحليل نموده و براساس آن نتيجه گيري مي نمايد. هر تحقيقي در نهايت منجر به نتايجي مي شود و لذا کاربرد آن در قسمت پيشنهادها مشخص مي گردد. پس لازم است پس از نتيجه گيري و براساس يافته هاي حاصل از پژوهش خود پيشنهادها را ارائه نماييد.

12 ـ تدوين گزارش و اشاعه يافته ها : تنظيم گزارش تحقيق يکي از مهمترين مراحل هر کار تحقيقي است، چرا که نتيجه تلاش و کار ما را به ديگران معرفي مي کند. منظور از گزارش تحقيق تقسيم بندي و اسکلت بندي گزارش است و شامل بخش هاي زير است :

تفاوت روش علمي با ساير روش هاي شناخت روش علمي ويژگي هايي دارد که اين روش را از ساير روش ها متمايز مي کند که ويژگي هاي اين روش عبارتند از:

1) در اين روش مسير پژوهش کاملا مشخص است و نتايج آن قابل آزمايش و قابل تکرار است.

2) تهيه گزارش و ارائه گزارش به متخصصين جزو اين روش است.

3) اين روش قابل مشاهده است و و عينيت دارد.

........................

Fateme Kheirkhah

تفاوت روش علمي با ساير روش هاي شناخت


1 -  تجربه : يکي از منابعي که همگان با آن آشنا هستند و در عمل از آن استفاده مي کنند.

     قسمت اعظم معرفتي که از نسلي به نسل ديگر انتقال يافته حاصل تجربه است

     تجربه از يک نقص کلي و عمده به نام محدوديت برخوردار است    

  محدوديت : ميزان شدت و تاثير يک حادثه در يک شخص به ويژگي هاي شخصيتي و فيزيولوژيکي او                                                                      بستگي دارد.

2 - صاحب نظران : فرد پاسخ مشکلش را از فرد ديگر مي خواهد

بطور کلي اعتماد به صاحب نظران يک منبع دست يافتني به واقعيت است ولي محدوديت هاي زير را دارد:

1 -  اينگونه افراد ممکن است دچار اشتباه شوند.

2 -  گاهي مشاهده مي شود که خود صاحب نظران اختلاف عقيده وجود دارد که نشان دهنده آن است که غالب نظر هاي آنان بر اساس عقايد شخصي است و نه موقعيت ها


3 - استدلال قياسي : انسان با عنايت کليات به جزئيات پي ببرد که داراي فرايند زير است :

- مقدمه کبري

- مقدمه صغري

- نتيجه گيري



نقص ها:

1 - نتيجه يک قياس منطقي هيچگاه نمي تواند از محدوده مقدمه تجاوز کند و در صورتي درست است که مقدمه صحيح باشد.

2 - هرگز نمي توان از آن به عنوان منبعي براي توسعه و توليدات اطلاعات جديد استفاده کرد


4- استدلال استقرايي: مشاهده طبيعت و جمع آوري جزئيات و دست يافتن به يک نتيجه کلي

نتيجه اي که حاصل مي شود 100 % درست است و اطلاعات ناقص منجر به نتيجه گيري درست نمي شود ولي براي رسيدن به يک بينش کلي مناسب است



5 - روش علمي : به فرآيندي اطلاق مي شود که به کمک آن ابتدا فرضيه هايي صورت بندي مي شود (به صورت استقرايي ) سپس با عنايت به اصول استدلال قياسي کاربرد فرضيه مورد بررسي واقع مي شود

در پايان با کمک فرضيه هاي تدوين شده رابطه بين متغير ها پيش بيني مي شود سرانجام فرضيه موردپژوهش به آزمايش گذاشته مي شود تا درستي يا نادرستي آن مشخص مي شود.






مراحل روش علمي:

1 –  احساس مشکل يا مسئله

2 –  تعيين و تعريف مشکل يا مسئله 

3 –  پيشنهاد راه حل يا راه حل هايي براي مشکل يا مسئله (صورت بندي فرضيه)

4 –  استدلال به شيوه قياسي درباره نتايج راه حل هاي پيشنهاد شده

5 –  آزمون فرضيه

........................

hosein mirhoseyni

منابعي که بشردر با ان مشکلات خود را حل کرده شامل 1تجربه 2صاحب خردان3استدلال قياسي 4استدلال استقرايي 5روش علمي

روش علمي ترکيب مهمترين جنبه هاي استدلال استقرايي و قياسي است.در اين روش به کمک مشاهده فرضيه هايي را صورتبندي ميکنيم.روش علمي داراي مراحلي است که عبارتند از 1احساس مشکل2 تعيين و تعريف مشکل 3صورت بندي فرضيه 4استدلال

به شيوه قياسي درباره نتايج راه حل ها 5ازمودن فرضي

   خصوصيات روش علمي 1 قابل تکرار 2 قابل ازمايش 3 قابل تعميم 4 فرايند 5 قابل مشاهده

در روش علمي هيچ محققي ادعاي اثبات فرضيه ندارد زيرا اين کار زماني محقق ميشود که فرضيه به صورت حقيقت محض باشد

محدوديت هاي تجربه 1نسبي بودن 2ضعف در بعضي کشفيات علمي

محدوديت صاحب خردان/غالبا بر اساس عقايد شخصي است نه واقعيتها

در روش استدلال قياسي واقعيت هاي شناخته شده را در کنار هم قرار داده و به نتيجه گيري ميرسيم

استدلال استقرايي جمع اوري جزييات و دست يافتن به يک نتيجه کلي است.

......................................................................