تمایز میان تبین یکّه نگارانه  وتبیین قانون بنیاد :

همه ما زندگی را با تبیین امور سپری می‌کنیم. ما در تبیین‌های خود، با دو شکل استدلال متفاوت سر وکار داریم. گاهی سعی می‌کنیم یک موقعیت منحصر به فرد را به طور کامل و جامع تبیین کنیم. که این نوع استدلال ِعلّی را تبیین یکّه انگارانه (ایدئوگرافیک) می‌نامند. در این تبیین دامنه تبیین ما محدود به مورد خاصی است و نیّت ما این است که یک مورد را کاملاً تبیین کنیم. پس در پی شناخت کامل موارد خاص است. امّا در تبیین قانون بنیاد (نموتتیک) به جای یک موقعیت یا رویداد، طبقه‌ای از موقعیت‌ها و رویداد‌ها را تبیین می‌کنیم، و در پی شناخت تعمیم‌یافته هستیم. و لو آن‌که کیفیت این نوع شناخت به ناگزیر سطحی‌تر است.

مثال:

محققی بدنبال شناختِ جامعی درباره فعالیت‌های پنهانی یک دسته از جوانان خاص است، سرگرم تحقیقی یکّه نگارانه است چون وی می‌کوشد که گروه خاصی را تا حد امکان به طور کامل بشناسد. ولی محققی که در نظر دارد عوامل عمده‌ای که باعث بزهکاری نوجوانان می‌شود را شناسایی کند، تحقیقی قانون‌بنیاد را دنبال می‌کند. مثلاً ممکن است که کشف کند که احتمال بزهکاری کودکانِ خانواده‌های فروپاشیده بیشتر از بزهکاریِ خانواده‌های سالم است. هرچند این تبیین از حد و مرز هرکودک منفردی فراتر می‌رود، این کار به بهای یک تبیین کامل صورت می‌گیرد.