احتمال بيزي در مقابل  منطق فازي
فازي بودن و تصادفي بودن دو عنصر متمايز مربوط به عدم قطعيت مي باشند. نظريه ي مجموعه هاي فازي و منطق فازي به طور ذاتي به عدم دقتي بر مي گردد كه در تفكر انساني وجود دارد، در صورتي كه نظريه ي احتمال به عدم قطعيتي( عدم تصميم پذيري) بر مي گردد كه در تصميم گيري موجود است. نظريه ي مجموعه هاي فازي از منطق فازي وسيع تر است و منطق فازي يكي از شاخه هاي آن محسوب مي شود ولي چيزي كه امروزه مرسوم است اين است كه بيشتر مردم گرايش به اين دارند تا از منطق فازي به جاي نظريه ي مجموعه هاي فازي استفاده كنند در حالي كه نظريه ي مجموعه هاي فازي پايه اي براي منطق فازي است. منطق فازي و محاسبات  احتمالي به جاي اين كه در فرآيند مدلسازي ابهام و عدم قطعيت مربوط به استدلال ها و استنباط هاي مبتني بر دانش، رقيب يكديگر باشند مكمل يكديگرند.