تکنیک بردار برازش صفت
تكنيك Property Vector Fitting فني است كه در دو منبع از آن نام برده شده و بعد از معرفی آن كاربردهاي زيادي داشته است. از بين اين دو منبع تنها يك منبع دقيقاً نام Property Vector Fitting يا PVF را بر آن نهاده است. اين منابع يكي كتاب Multidimensional Scaling تأليف جوزف كراسكال و ميرون ويش (1978) است و ديگري كتاب عنوان A Handbook for data analysis in behavioral Sciences Methodological Issues كه در بخش چهارم با عنوان مقياس‌گذاري چند بعدي جونز و كوهلي (1993) به اين مهم پرداخته‌اند. آنها به اين تكنيك نام بردار برازش صفت نهاده‌اند. اما كراسكال و ميرون در كتاب خود به منظور تفسير ابعاد بدست آمده از مقياس چند بعدي از رگرسيون خطي استفاده مي‌كنند كه در واقع همان تكنيك PVF جونز و كوهلي است. بنابراين مي‌بينيم كه كار اوليه را كراسكال و ويش انجام داده‌اند. اگرچه PVF در بحث مقياس‌گذاري چند بعدي وارد شده است اما كاربردهاي زيادي دارد و مي توان بعضي از آنها را بر شمرد.
1- تفسير روش MDS و تفسير ابعاد بدست آمده از طريق اين روش.
2- كمك به منظور تصميم‌گيري درباره اين مسئله كه چه تعداد از ابعاد باقي بمانند.
3- پژوهش فرضياتي در مورد تفاوت افراد و زيرگروهها در امر قضاوت يا ادارك.
4- يكپارچه كردن متغيرهاي مختلف.
5- بررسي روايي روش‌ اندازه‌گيري.
مي‌توان كاربرد PVF در معنادهي و تفسير ابعاد حاصل از MDS را توضيح داد.