بزرگان روانسنجي 1
آلفرد بینه ( 1911
اگر چه اصطلاح آزمون روانی را کتل ابداع کرد، بینه با رویکردی که گالتون و کتل اتخاذ کرده بودند
و می کوشیدند تا برای هوش از آزمو نهای مربوط به فرایند های حسی- حرکتی استفاده کنند مخالف
بود. او باور داشت که سنجش کارکرد های شناختی مانند حافظه، دقت، تخیل، و درک مطلب،
می تواند وسیلۀ سنجش بهتری از هوش را فراهم سازد. در 1904 ، در پاسخ به یک نیاز علمی فرصتی
را برای اثبات نظرش فراهم آورد. وزارت آموزش همگانی فرانسه هیأتی را منصوب کرد تا
توانایی های یادگیری کودکانی را که در مدارس مشکل دارند مطالعه کنند. بینه و یک روانپزشک،
تئودور سیمون 2برای پیوستن، به این هیأت منصوب شدند، این دو باهم انواع تکالیف عقلی را که بیشتر کودکان در مراحل
مختلف می توانستند در آنها تسلط یابند، بررسی کردند.
آنان پس از داشتن شرحی از این تکالیف، اولین آزمون هوش را ساختند. این آزمون 30 مسأله را شامل می شد که به ترتیب
افزایش دشواری مرتب شده بودند و بر سه کارکرد شناختی: قضاوت، درک مطلب، و استدلال، تمرکز داشت.
سه سال بعد این آزمون تجدید نظر شد و گسترش یافت، و مفهوم سن ذهنی (عقلی) 3 مطرح گردید. بینه و سیمون سن عقلی را
به صورت سنی تعریف کردند که در آن کودکان با توانایی متوسط م یتوانند تکالیف مشخصی را انجام دهند. برای مثال، اگر
کودکی با سن تقویمی 4 سال به تمام آزمونهایی پاسخ دهد که نمونه کودکان با متوسط سنی 5 سال پاسخ داده اند، به آن کودک
4 ساله سن عقلی 5 سال اختصاص م ییابد.
در سال 1916 لوییز ام. ترمن، که او نیز نزد هال تحصیل کرده بود، نسخه ای از آن آزمون را تهیه کرد که از آن زمان تا کنون
معیار شده است. او آن آزمون را، به خاطر دانشگاهی که به آن وابسته بود استنفورد- بینه نامید، و مفهوم هوشبهر 4 را اقتباس
کرد. (شاخص هوشبهر را که به عنوان نسبت بین سن عقلی و سن تقویمی [ضربدر 100 ] تعریف م یشود، در اصل ویلیام
اشترن 5 روانشناس آلمانی تدوین کرد.) آزمون استنفورد - بینه چندین تجدید نظر را پشت سر گذاشته است و استفاده وسیع از
آن ادامه دارد.
رشد نهضت آزمودن بخشی از یک مجادلۀ شدید اجتماعی شد که امروز نیز کم و بیش ادامه دارد. در 1912 ، گودارد که آزمودن
بینه را ترجمه و اصطلاح کودن را ابداع کرده بود از جزیرۀ الیس 6 در نیویورک دیدن کرد. اینجا نقطۀ ورود میلیون ها مهاجر
اروپایی بود. او باور داشت که آزمودن بینه می تواند وسیلۀ مناسبی برای غربال کردن و به دور نگهداشتن افراد معلول ذهنی 7 از
ایالات متحد است.
اگر چه اصطلاح آزمون روانی را کتل ابداع کرد، بینه با رویکردی که گالتون و کتل اتخاذ کرده بودند
و می کوشیدند تا برای هوش از آزمو نهای مربوط به فرایند های حسی- حرکتی استفاده کنند مخالف
بود. او باور داشت که سنجش کارکرد های شناختی مانند حافظه، دقت، تخیل، و درک مطلب،
می تواند وسیلۀ سنجش بهتری از هوش را فراهم سازد. در 1904 ، در پاسخ به یک نیاز علمی فرصتی
را برای اثبات نظرش فراهم آورد. وزارت آموزش همگانی فرانسه هیأتی را منصوب کرد تا
توانایی های یادگیری کودکانی را که در مدارس مشکل دارند مطالعه کنند. بینه و یک روانپزشک،
تئودور سیمون 2برای پیوستن، به این هیأت منصوب شدند، این دو باهم انواع تکالیف عقلی را که بیشتر کودکان در مراحل
مختلف می توانستند در آنها تسلط یابند، بررسی کردند.
آنان پس از داشتن شرحی از این تکالیف، اولین آزمون هوش را ساختند. این آزمون 30 مسأله را شامل می شد که به ترتیب
افزایش دشواری مرتب شده بودند و بر سه کارکرد شناختی: قضاوت، درک مطلب، و استدلال، تمرکز داشت.
سه سال بعد این آزمون تجدید نظر شد و گسترش یافت، و مفهوم سن ذهنی (عقلی) 3 مطرح گردید. بینه و سیمون سن عقلی را
به صورت سنی تعریف کردند که در آن کودکان با توانایی متوسط م یتوانند تکالیف مشخصی را انجام دهند. برای مثال، اگر
کودکی با سن تقویمی 4 سال به تمام آزمونهایی پاسخ دهد که نمونه کودکان با متوسط سنی 5 سال پاسخ داده اند، به آن کودک
4 ساله سن عقلی 5 سال اختصاص م ییابد.
در سال 1916 لوییز ام. ترمن، که او نیز نزد هال تحصیل کرده بود، نسخه ای از آن آزمون را تهیه کرد که از آن زمان تا کنون
معیار شده است. او آن آزمون را، به خاطر دانشگاهی که به آن وابسته بود استنفورد- بینه نامید، و مفهوم هوشبهر 4 را اقتباس
کرد. (شاخص هوشبهر را که به عنوان نسبت بین سن عقلی و سن تقویمی [ضربدر 100 ] تعریف م یشود، در اصل ویلیام
اشترن 5 روانشناس آلمانی تدوین کرد.) آزمون استنفورد - بینه چندین تجدید نظر را پشت سر گذاشته است و استفاده وسیع از
آن ادامه دارد.
رشد نهضت آزمودن بخشی از یک مجادلۀ شدید اجتماعی شد که امروز نیز کم و بیش ادامه دارد. در 1912 ، گودارد که آزمودن
بینه را ترجمه و اصطلاح کودن را ابداع کرده بود از جزیرۀ الیس 6 در نیویورک دیدن کرد. اینجا نقطۀ ورود میلیون ها مهاجر
اروپایی بود. او باور داشت که آزمودن بینه می تواند وسیلۀ مناسبی برای غربال کردن و به دور نگهداشتن افراد معلول ذهنی 7 از
ایالات متحد است.
+ نوشته شده در چهارشنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۰ ساعت توسط
|